تمشک اوجی

می نویسم پس هستم

می نویسم پس هستم

آخرین مطالب
پیوندها

او در بین الحرمین رفت

جمعه, ۱۴ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۸ ب.ظ

نرگس زن عباس

Shared publicly  -  1:35 AM
 
همین سه چهار روز پیش بود ،بغلش کردم..محکم. 
گفتمش خوب میشی فاطمه جان...چیزی نگفت. گفتم میری حرم حضرت عباس ردیف ردیف میشی...ازلحاظ روحی کمی به هم ریخته بود
..
نمی دونستم...نمی دونستم قراره امشب کل فامیل...
فقط دختر عمم نبود..دوست هم بودیم...همه حرفاشو به خودم میگفت... 
خبرشو اینجوری به ما دادن:
بعداز مغرب ،توی بین الحرمین...می افته رو زمین...
فاطمه ی من...
امشب... شب جمعه...کربلا،بین الحرمین...اشک امونم نمیده...
ما هنوز باورمون نشده... عمم امشب چادرمو گرفت و گفت نمیزارم اربعین بری...نمیزارم...
داغ جوون سخته..گرچه ما هنوز ام امیدواریم حضرت ابالفضل مرده زنده کنن..گرچه ما هنوز امیدواریم وقتی از مرز شلمچه تحویلش میگیریم.....آه...
رفقا ، برای آرامش دل مادر وپدرش لطفا دعا کنین...خواهش...
بی وفا فاطمه...
میگم بابا لباس مشکی نپوشیم توروخدا...لا اله الا الله..
خوش به حالش... عجب زمانو مکان دست به دست هم دادنو چطور به سعادت رسوندنش... خوش به حالش..
اشک امونم نمیده..........................فاطمه ی من ۲۵سالش بود امشب که آسمونی شد...........

میگفتن عربا وقتی داشتن میبردنش میگفتن هنیئا لک..مبروک...مبروک....
۹۳/۰۹/۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
تمشک اوجی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی