تمشک اوجی

می نویسم پس هستم

می نویسم پس هستم

آخرین مطالب
پیوندها

نقد یک باور مشهور درباره بحارالانوار

يكشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۳، ۰۴:۵۱ ق.ظ

نقد یک باور مشهور درباره بحارالانوار


....باوری #غلط در باره این مجموعه ارزشمند حدیثی در بسیاری از اذهان رسوخ کرده است و آن این که بحار الانوار انبان و معجونی از روایات صحیح و غلط و معتبر و نامعتبر و غث و سمین است و مجلسی تنها جمع آوری کننده همه روایاتی بوده است که در کتابهای حدیثی منسوب به شیعه وجود داشته است و عجیب این که این باور غلط  به خود مجلسی نسبت داده می شود و گفته می شود که وی خود مذعن و معترف به این امر بوده است!


از جمله کسانی که چنین نسبتی را به مجلسی داده است، مرحوم استاد سید جعفر شهیدی است. وی در مقاله ای می نویسد: «غرض مجلسی از گرد آوردن بحار نگه داشتن این حدیث هاست نه بیان درستی و نادرستی آن ها، بدین رو آن ها را بحار نامیده است. دریا چنان که درّ و گوهر را در خود دارد، از خزف نیز تهی نیست و این گوهر شناس است که باید درّ را از خزف جدا سازد.» (علامه مجلسی و فهم حدیث، ص 283 به نقل از یاد نامه علامه مجلسی، ج 2، ص 79)


تعجب از مرحوم شهیدی این است که چگونه دقت نکرده است که اسم اثر حدیثی مجلسی بحار نیست تا ایشان استدلال کند که بحار درّ و خزف با هم دارد، بلکه اسم کامل آن چنین است: «بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار» (دریاهای نور حاوی گوهرهای حدیثی امامان معصوم)


البته استاد شهیدی در همان مقاله در ادامه می گوید: «ناگفته نماند که خزف های این مجموعه برابر درّها اندک بلکه ناچیز است» (همان منبع)


اما حقیقت چیست؟ ابتدا باید این نکته را توضیح داد که انتساب این حرف به خود مجلسی هیچ سندی ندارد بلکه بر عکس، وی بر اتقان و صحت و دقت کار خود در تدوین بحار الانوار در مقدمه بحار تصریح کرده است. وی در مقدمه می نویسد:


«اى برادران دینى من و اى دوستان ائمه طاهرین‏علیهم السّلام! اگر شما در اظهار دوستى خود صادق هستید، بشتابید به جانب خوانى که من گسترده‏ام، با دست‌هاى اعتراف و یقین آن را بگیرید، با وثوق و اطمینان به آن چنگ زنید و از آنها نباشید که چیزى بر زبان می‌رانند که در دل ندارند. و از آنها نباشید که از روى نادانى و گمراهى، دل‌هایشان از بدعت‏گذارى و هواپرستى سیراب شده و آنچه را که ادیان حقه ترویج کرده‏اند، با مطالب و عقاید باطل و شبیه به حق منکران شرایع مخلوط مى‏سازند.


برادران من! به شما مژده می‌دهم؛ مژده می‌دهم به کتابى که جامع مقاصد و داراى نکات بى‏نظیرى است که روزگار به خوبى و روشنى آنها نیاورده است، و ستارگانى است که از افق غیب درخشیده و چشم بندگان به روشنى و درخشندگى آنها ندیده است؛ رفیق شفیقى است که پیش از این کسى در صداقت و وفا، مانند آن را یاد ندارد.... من نظر به اینکه این کتاب مشتمل بر انواع علوم و حکمت‌ها و اسرار است و از مراجعه به تمام کتب بى‏نیازکننده مى‏باشد، آن را «بحار الانوار»، (دریاهاى نور) جامع گوهرهاى اخبار ائمه اطهار علیهم السلام، نامیدم.» (بحار الانوار جلد 1 ص 5)


بر این اساس، باطل بودن این پندار که خود مجلسی نیز معترف به عدم اعتبار  بحار و مخلوط بودن آن از احادیث و روایات درست و نادرست است، روشن می شود.....


⭕گزیده ای از مقاله ارزشمند مهدی نصیری

کامل مقاله در:

http://nasiri1342.blogfa.com/post-182.aspx


منبع






+تمشک اوجی​


سلام علیکم

ببینید کلی عرض میکنم 

مجموعه احادیثی که از اهل بیت علیهم السّلام به دست ما رسیده، از دو جهت بررسی میشود:


1- از جهت صدور، 

2- ازجهت دلالت.



در بحث از جهت #صدور، سند حدیث مورد بررسی قرار می گیرد. اگر انسان با بررسی سندی، به دروغ و جعلی بودن یک حدیث یقین کند، دیگر نوبت به بحث از #دلالت آن نمی رسد و هیچ #تعبّدی نسبت به مدلول آن - هر چه که باشد - لازم نیست.


امّا اگر در بررسی سندی به ساختگی بودن آن یقین نکند ( که در جوامع معتبر حدیثی شیعه نوعاً همین طور است ) آن وقت نوبت به بحث درباره دلالت آن می رسد، اعمّ از اینکه حدیث #متواتر و #قطعی_الصدور باشد یا #ظنّی_الصدور و به صورت خبر #واحد باشد که در هر دو حالت، تعبّد نسبت به مدلول آن #واجب است.


البته خبر واحد به حدیثی گفته ی شود که یک یا چند فرد مورد اعتماد آن را از معصوم نقل کرده اند، امّا تعداد راویان به اندازه ای نیست که انسان یقین به صدور آن از معصوم نماید. تعبّد به چنین حدیثی بر طبق ادّله ای که در علم اصول فقه مورد بحث قرار می گیرد، واجب است. البتّه روایت مجهول السندی که هیچ عالم خُبره ای به آن اعتماد نکرده از محل بحث ما خارج است و نسبت به مدلول آن وظیفه ای نداریم و حکم به صدور یا عدم صدور آن از معصوم را هم به خود معصومین علیهم السّلام واگذار می کنیم.



از جهت دلالت، گروهی از احادیث با آنچه برای ما آشنا و مورد قبول است، مطابقت می کند و تعارضی میان آنها وجود ندارد و دسته ای دیگر از آنها ممکن است با آنچه انسان می داند و به نظرش صحیح می آید، در تعارض باشد. این حالت اخیر در مورد احادیث #متشابه پیش می آید؛ یعنی آنهایی که مقصود در آنها روشن نیست و به دو یا چند معنا قابل حمل می باشند.


تسلیم نسبت به احادیث، باید شامل همه آنچه از ائمه علیهم السّلام رسیده است باشد؛ خصوصاً دسته دوم که با دانسته های قبلی انسان نا سازگار به نظر می رسد. در چنین حالتی لازمه تسلیم این است که انسان پذیرفته های قبلی خود را با مضمون حدیث منطبق کند، نه اینکه سعی در تطبیق حدیث با آنچه از قبل پذیرفته داشته باشد.


لذا اگر در حدیث منقول از ایشان، مطلبی بود که با پذیرفته های قبلی انسان سازگار بود، مانعی برای پذیرفتن آن وجود ندارد، ولی اگر با آنها تطبیق نمی کرد، کوشش اوّلیه انسان باید صَرف تکمیل و اصلاح افکارش بر اساس حدیث گردد. اگر چنین چیزی امکان پذیر نبود، وظیفه انسان توقّف و ارجاع حدیث به خود ائمه علیهم السّلام است و هرگز مُجاز به انکار آن نیستیم.


احادیثی که انتسابش به ائمه علیهم السّلام، قطعی و یقینی نیست یعنی اخبار آحاد یا احادیثی که دانشمندان #متعبّد و #خبره شیعه نظیر مرحوم کلینی و علاّمه مجلسی به آنها اعتماد کرده اند ولی سند معتبری برای آن نقل نکرده اند را نمی توان صرفاً به این دلیل که با فهم و عقیده ما تطبیق نمی کنند، آنها را رد و انکار نمود.


۹۳/۱۱/۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
تمشک اوجی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی