تمشک اوجی

می نویسم پس هستم

می نویسم پس هستم

آخرین مطالب
پیوندها

لعن

شنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۳، ۰۴:۴۳ ق.ظ
 
... و اما لعن و معنى آن راندن و دور کردن از خداست، پس شکى در بدى آن نیست و جایز نیست شرعا لعن کردن بر کسى مگر کسى که متصف به صفتى باشد که آن صفت به نص شریعت موجب دورى او از خدا باشد و مجوز لعن او باشد.و ذم شدید در اخبار در خصوص لعن کردن رسیده. 
و حضرت امام محمد باقر - علیه السلام - فرمودند که:
«چون لعنت از دهان شخصى بیرون آید میان او و آن شخص که به او لعنت شده تردد مى کند، اگر آن شخص مستحق لعن باشد به او متعلق مى شود و اگر نباشد به صاحبش برمى گردد» .
و از این حدیث مستفاد مى گردد که: لعن به کسى که سزاوار لعن نباشد، بر مى گردد به لعن کننده.
پس باید نهایت احتراز را نمود و لعن نکرد کسى را مگر آنانى که از صاحب شریعت مقدسه تجویز لعن ایشان شده.
و والد ماجد حقیر - قدس سره - در کتاب «جامع السعادات » فرموده است که: آنچه [در شریعت] تجویز شده، لعن کردن به کافرین و فاسقین و ظالمین است. - همچنان که در قرآن وارد شده است -  و شکى در جواز لعن اینها بر سبیل عموم نیست، به این نوع که بگوئى: «لعنة الله على الکافرین یا على الظالمین یا على الفاسقین »
و فرموده اند که: شخصى متصف به یکى از این صفات باشد حق آن است که مى توان او را لعن کرد.

و توهم این را که شخص معین گاه است از این صفت توبه کند و با اسلام و با توبه از دنیا برود راهى ندارد، زیرا که مستفاد از قرآن و احادیث آن است که: شخص معینى را لعن مى توان نمود. بلکه از اخبار برمى آید که لعن بر بعضى از اهل جهود و عناد بهترین عبادات و اقرب قربات است خداى تعالى در حق جماعتى مى فرماید:
«اولئک علیهم لعنة الله و الملائکة و الناس اجمعین »
و در حق جماعتى دیگر مى فرماید:
«اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون ».
و حضرت پیغمبر - صلى الله علیه و آله - فرمودند که:
«خدا لعنت کند دروغگو را و اگر چه به مزاح باشد»
و چون ابو سفیان هزار بیت در هجو آن سرور گفت، آن حضرت فرمودند:
«پروردگارا! من شعر نمى توانم گفت و سزاوار من نیست که شعر بگویم به عوض هرحرفى از این اشعار او را هزار لعنت کن »
و حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - جماعتى را لعن کردند.
و مروى است که آن جناب در قنوت نمازهاى واجبى، معاویه و عمرو عاص و ابو موسى اشعرى و ابو الاعورسلمى را لعن مى فرمودند.
و چنانچه لعن ایشان را از جمله عبادات نمى دانستند با وجود اینکه حلم او از همه مردم بیشتر و گذشت او از همه افزون تر بود در نماز این اشخاص را لعن نمى فرمودند.
و در روایتى دیگر است که:
«آن حضرت در قنوت نمازهاى نافله دو بت قریش را که ابو بکر و عمر است لعن مى نمود»
و حضرت امام جعفر صادق - علیه السلام - در عقب هر نمازى چهار مرد را لعن مى کردند.
و کسى که ملاحظه کند رفتار حضرت امام حسن - علیه السلام - را با معاویه علیه اللعنه و اصحاب او که چگونه به آنها لعن مى کردند و احادیث و اخبارى که در لعن مستحقین لعن از رؤساى اهل ضلال باسمائهم رسیده تتبع کند مى داند که این از شعار دین است.
و حضرت کاظم - علیه السلام - ابو حنیفه را لعن فرمودند.

و منع از لعن که رسیده است در لعن بر کسى است که مستحق آن نباشد.

و بالجمله لعن کردن به رؤساى ظلم و ضلالت و مجاهرین به کفر و فسق جایز و بلکه مستحب است و بر غیر اینها حرام است، تا یقین نشود که متصف است به یکى ازصفاتى که موجب لعن مى شود، و باید یقین به این کند و به مجرد ظن و تخمین نمى توان اکتفا نمود.


‌ ملا احمد نراقی [درگذشته 1244 هـ ق]، معراج السعادة
۹۳/۱۰/۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
تمشک اوجی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی