تمشک اوجی

می نویسم پس هستم

می نویسم پس هستم

آخرین مطالب
پیوندها

۱۳۶ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

۰۲:۴۰۱۲
آذر

s keyvan Vahabi

Shared privately  -  Dec 1, 2014
 
 
بسا سوار که آن‌جا پیاده خواهد شد
روایت من از پیاده‌روی اربعین


صف‌های نماز کم‌کم کامل می‌شوند. به ساعت نگاه می‌کنم. هنوز نیم‌ساعتی تا اذان ظهر مانده است. از آنجا که نشسته‌ام روضه‌ی مطهر به‌خوبی پیداست. چندمتری بیشتر با سکوی اصحاب صفه فاصله ندارم. حال خوشی دارد نفسِ بودن در آن‌جا. قرآنم را می‌بندم و می‌نشینم به تماشای آمدوشد زایران پیامبر. زایرانی از هر رنگ و نژاد و ملیت. در حال خودم هستم که ناگهان از پشت سر کسی بر شانه‌ام می‌کوبد؛ چندبار و خیلی‌محکم. برمی‌گردم طرفش. پیرمرد عرب عجیب عصبانی است! رسماً‌ فریاد می‌کشد سرم. «حرام! حرام!» و سرش را به نشانه‌ی تأسف تکان می‌دهد. چند نفری برگشته‌اند و به من نگاه می‌کنند. گیج شده‌ام. با تعجب می‌پرسم چه شده؟ به نقش‌های روی پیراهنم اشاره می‌کند و می‌گوید: «لباست تصویر دارد و نقش بر لباس حرام است». تازه دوریالی‌‌ام می‌افتد که مشکل کجاست. منظورش آن چهارتا گوزن سرخ و زرد و آبی اساطیری است. صبح که این پیراهن را از چمدانم بیرون می‌کشیدم که در اولین زیارتم بپوشم به تنها چیزی که فکر نکرده بودم همین بود. آن پیراهن را به‌خاطر شادبودن و هم خنک‌بودنش انتخاب کرده بودم. کمی که می‌گذرد عصبانیت پیرمرد فروکش می‌کند. بعد با دست به جمعیت اشاره می‌کند و می‌گوید: «ببین! این‌جا همه یک‌دست‌اند؛ همه شبیه هم‌اند؛ الا تو!» همراه حرکت دستش به جمعیت نگاه می‌کنم. از هر طرف تا چشم کار می‌کند صفوف نماز گسترده شده. حق با اوست. اغلب لباس‌های سفید بلند پوشیده‌اند و بعضی هم دشداشه‌های آبی و کرم و طوسی. آن‌هم یک‌دست و ساده و بی‌نقش‌ونگار. 
بعد از نماز و در راه بازگشت به هتل، به حرف پیرمرد فکر می‌کنم. دلم می‌خواهد هم‌رنگ «جماعت» شوم. فردایش دشداشه‌ای سفید می‌خرم و روزهای بعد با آن می‌روم زیارت. حتا گاهی هنگام پرسه‌زنی در شهر هم با دشداشه می‌روم. رفتار دیگران به‌طور ملموسی متفاوت شده است. راحت‌تر وارد گفتگو می‌شوند. در نگاه‌شان چیزی که قبلاً بود نیست. از خودشان شده‌ام. عضوی از جماعت. 
بعضی تجربه‌ها گاه چیزهایی را محسوس می‌کنند که قبل از آن فقط می‌دانیم‌شان؛ اما حس‌شان نکرده‌ایم. و من آخرین روز ماه رجب سال 83، وقتی از شدت فشار جمعیت طواف‌کنندگان، بین رکن و مقام، قفسه‌ی سینه‌ام فشرده می‌شد، وقتی راه‌رفتنم دیگر به اختیار خودم نبود و موج خروشان جمیعت این‌سو وآن‌سو می‌کشاندم، برای اولین‌بار حس کردم که یک مسلمانم و عضوی از جامعه‌ی مسلمین. همچنان‌که چند سال بعد، در روزهای میانی صفر سال 91، وقتی چون قطره‌ای در رودی خروشان، از نجف تا کربلا رهسپار بودم، در آن اتفاق عظیم، در آن شکوه باورنکردنی برای اولین‌بار حس کردم یک شیعه‌ام. 
تجربه‌ی زیارت اربعین، خصوصاً در قالب آیین پیاده‌روی را با هیچ مستند و تصویر و عکس و فیلم و گزارشی نمی‌شود درک کرد. باید رفت و دید. این از آن اتفاق‌هاست که هرکس باید خودش تجربه کند. و بی‌جهت نیست که فرموده‌اند یکی از نشانه‌های مؤمن زیارت اربعین سیدالشهدا است.
تمشک اوجی
۰۲:۱۰۱۲
آذر

Ali-Ashraf Fathi

Shared publicly  -  Dec 1, 2014
 
آخرین مرجع تقلیدی که در عزایش تعطیل عمومی اعلام شد

بیست سال پیش در چنین روزهایی مرحوم آیت‌الله‌العظمی محمدعلی اراکی در سن 103 سالگی درگذشت و پس از وفات وی بود که نسل کنونی مراجع شیعه عهده‌دار این مقام دینی - حوزوی شدند. آیت‌الله اراکی جزو آخرین بازماندگان حلقه درس مؤسس حوزه علمیه قم بود و پس از وفات امام خمینی در سال 1368 گروهی از شاگردان وی تصمیم گرفتند مقلدان امام را به سمت آقای اراکی سوق دهند. گفته می‌شود که این تصمیم به دلیل برخی اختلافات فکری مرحوم آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی با این دسته از شاگردان امام اتخاذ شده بود. پس از وفات آقای گلپایگانی در آذر 1372 آقای اراکی به عنوان تنها مرجع شاخص حوزه قم مطرح شد، ولی ایشان که از آقای گلپایگانی کهنسال‌تر بود، یک سال بعد از دنیا رفت.
آیت‌الله اراکی آخرین مرجع تقلید بزرگی بود که در رسانه‌های رسمی ایران با عنوان «آیت‌الله‌العظمی» از وی یاد می‌شد و در وفات وی نیز دولت هاشمی تعطیل عمومی اعلام کرد. بعد از وی مراجع بزرگی همچون حضرات آیات عظام تبریزی، فاضل لنکرانی، بهجت و منتظری در زمان ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد از دنیا رفتند، ولی به دلیل تیرگی روابط این دولت با مراجع تقلید شیعه، در وفات هیچ مرجع تقلیدی تعطیل عمومی اعلام نشد. این در حالی است که دولت احمدی‌نژاد برای مرگ وزیر کشور جاعل و معزول خود ( دکتر کردان) در استان مازندران عزای عمومی اعلام کرده بود.
یکی از اتفاقات مهم در جریان رحلت آیت‌الله اراکی، جان باختن تعدادی از شرکت‌کنندگان ایرانی و غیرایرانی در تشییع جنازه وی بود که به دلیل ازدحام شدید جمعیت، به طرز دلخراشی جان خود را از دست دادند.
تمشک اوجی
۰۱:۵۲۱۲
آذر

بحث رفاقت حاج آقا مجتبی تهرانی رو گوش بدید و همین طور بحث دعا رو.



حاج آقا مجتبی



حاج آقا مجتبی



#زینگ



تمشک اوجی
۰۱:۱۵۱۲
آذر

کاش روزی بنویسند به دیواربقیع    یک فراخوان کمک؛ طرح احداث ضریح....

کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع   جایزه فرشچیان؛ قطعه زیبای عقیق!

کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع    کارگران مشغولند؛ طرح احداث ضریح....

کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع   چند روز مانده به اتمام ضریح....

کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع    مهدی فاطمه(عج) آید به تماشای ضریح....

کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع    نماز؛ صحن عتیق ....

کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع    فلش راهنما، مرقد زهرای شفیع....

تمشک اوجی
۲۱:۰۳۱۱
آذر
 
یک کلیپ تصویری هست که شخصی از آیت الله بهجت سوال می کنه دختری دارم که سنش بالاست و بختش بسته شده. آیت الله بهجت هم در جواب می فرمایند بهش بگید نماز جعفر طیار رو بخونه و بعدش دعایی که در کتاب زادالمعاد هست رو بخونه و سعی بکنه که گریه بکنه ولو به اندازه کمی نمناک شدن چشم، ان شاء الله مشکل حل میشه.
نکته ای که میخوام عرض کنم اینه که این دستور فقط برای خانم ها نیست، برای آقایون هم هست اگر میخوان مشکلات و موانع ازدواج از سر راهشون برداشته بشه. و فقط برای ازدواج هم نیست، بلکه در سفارشات علمای بزرگ ما هست که برای حاجات خیلی بزرگ و دشواری های طاقت فرسای زندگی، این دستور کبریت احمر و اکسیر اعظم هستش. افراد زیادی مدعی تجربه اند.
طریقه نماز جعفر طیار که در مفاتیح الجنان هست نیازی به تکرار نیست، من اون دعایی که منظور آیت الله بهجت هستش رو اینجا آپلود می کنم. بهترین وقت خوندن هم عصر روز جمعه است. از کسانی که بخونن التماس دعا دارم.

م. جلیلی
Yesterday 9:59 PM
+
2
3
2
 
Reply
 
سبحان من لبس العزّ و تردّى به، سبحان من تعطّف بالمجد و تکرّم به، سبحان من لا ینبغی التّسبیح إلاّ له جلّ جلاله، سبحان من أحصى کلّ شیء بعلمه و خلقه بقدرته سبحان
 ۶٩۶ ذی المنّ و النّعم سبحان ذی القدرة و الکرم. 
اللّهمّ إنّی أسألک بمعاقد العزّ من عرشک و منتهى الرّحمة من کتابک و باسمک الأعظم و کلماتک التّامّات الّتی تمّت صدقا و عدلا أن تصلّی على محمّد و آل محمّد الطّیّبین الطّاهرین و أن تجمع لی خیر الدّنیا و الآخرة بعد عمر طویل. اللّهمّ أنت الحیّ القیّوم العلیّ العظیم الخالق الرّازق المحیی الممیت البدیء البدیع لک الکرم و لک المجد و لک المنّ و لک الجود و لک الأمر وحدک لا شریک لک یا واحد یا أحد یا صمد یا من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا أحد، یا أهل التّقوى و أهل المغفرة یا أرحم الرّاحمین یا عفوّ یا غفور یا ودود یا شکور أنت أبرّ بی من أبی و أمّی و أرحم بی من نفسی و من النّاس أجمعین، یا کریم یا جواد. 
اللّهمّ إنّی صلّیت هذه الصّلاة ابتغاء مرضاتک و طلب نائلک و معروفک و رجاء رفدک و جائزتک و عظیم عفوک و قدیم غفرانک. 
اللّهمّ فصلّ على محمّد و آل محمّد و ارفعها لی فی علّیّین و تقبّلها منّی و اجعل نائلک و معروفک و رجاء ما أرجو منک فکاک رقبتی من النّار و الفوز بالجنّة و ما جمعت من أنواع النّعیم و من حسن الحور العین و اجعل جائزتی منک العتق من النّار و غفران ذنوبی و ذنوب والدیّ و ما ولدا و جمیع إخوانی و أخواتی المؤمنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات الأحیاء منهم و الأموات و أن تستجیب دعائی و ارحم صرختی و ندائی و لا تردّنی خائبا خاسرا و اقلبنی منجحا مفلحا مرحوما مستجابا دعائی مغفورا لی یا أرحم الرّاحمین. 
یا عظیم یا عظیم یا عظیم قد عظم الذّنب من عبدک فلیحسن العفو منک یا حسن التّجاوز یا واسع المغفرة یا باسط الیدین بالرّحمة یا نفّاحا بالخیرات یا معطی المسئولات یا فکّاک الرّقاب من النّار صلّ على محمّد و آل محمّد و فکّ رقبتی من النّار و أعطنی سؤلی و استجب دعائی و ارحم صرختی و تضرّعی و ندائی و اقض لی حوائجی کلّها 
لدنیای و آخرتی و دینی ما ذکرت منها و ما لم أذکر و اجعل فی ذلک الخیرة و لا تردّنی خائبا خاسرا و اقلبنی مفلحا منجحا مستجابا لی دعائی مغفورا لی مرحوما، یا أرحم الرّاحمین. 
یا محمّد یا أبا القاسم یا رسول اللّه، (یا علیّ) یا أمیر المؤمنین أنا عبدکما و مولاکما غیر مستنکف و لا مستکبر بل خاضع ذلیل عبد مقرّ متمسّک بحبلکما معتصم من ذنوبی بولایتکما أتضرّع إلى اللّه تعالى بکما و أتوسّل إلى اللّه بکما و أقدّمکما بین حوائجی إلى اللّه جلّ و عزّ، فاشفعا لی فی فکاک رقبتی من النّار و غفران ذنوبی و إجابة دعائی. اللّهمّ فصلّ على محمّد و آله و تقبّل دعائی و اغفر لی یا أرحم الرّاحمین.  ١  
منزّه است خدایى که عزت را پوشیده و به آن شوکت یافته است، منزه است آن‌که مهربانى کرده و بزرگى و بزرگوار گشته است، منزه است خدایى که تسبیح روا نیست مگر از براى او که بزرگ است بزرگوارى او، منزه است خدایى که هرچیز را با علمش شمرده و هرچیز را با قدرتش آفریده، منزّه است خداى صاحب منت‌ها و نعمت‌ها، منزّه است خداى صاحب توانایى و کرامت. 
بار خدایا! از تو مى‌خواهم به مکان‌هاى عزت از عرشت و منتهاى رحمت از کتابت و به اسم اعظمت و سخنان تامّت، سخنانى که از روى راستى و عدالت تمام شده که درود فرستى بر محمّد و آل محمّد، پاکان پاکیزگان و براى من خیر دنیا و آخرت را بعد از عمر دراز فراهم سازى. 
بار خدایا! تو زنده‌اى، پاینده‌اى، بلندمرتبه‌اى، بزرگى، آفریننده‌اى، روزى‌دهنده‌اى، زنده‌کننده‌اى، میراننده‌اى، پدیدآورنده‌اى، نوکننده‌اى، کرامت مخصوص توست، بزرگى مال توست، نعمت بخشى از براى توست و سخاوت براى توست و امر کردن مخصوص توست، تنهایى، شریک ندارى، اى یگانه! اى یکتا! اى بى‌نیاز! اى کسى که فرزند نیاورده و زاییده نشده 

 ۶٩٨ و براى او همتایى نیست! اى اهل پرهیزکارى و اى اهل آمرزش! اى مهربان‌ترین مهربانان! اى بخشنده! اى آمرزنده! اى دوست! اى شکرکننده! تو به من از پدر و مادرم خیرخواه‌ترى و از خودم و از تمام مردمان به من مهربان‌ترى، اى بزرگوار! اى بخشنده! 
خداوندا! من این نماز را به خاطر رضاى تو و به خاطر بخشش و شناختت و امید بخشش‌هایت و جایزه‌هایت و عفو عظیمت و آمرزش دیرینه‌ات خواندم. 
بار خدایا! پس بر محمد و آلش درود فرست و آن (نمازم) را در بالاترین بلندى‌ها بلندش کن و از من بپذیر و رحمت و معروفت را و امید آنچه از تو امید دارم، آزادى گردنم از آتش و رستگارى‌ام به بهشت و آنچه از نعمت‌هایت فراهم کردى و زیبایى حور العین برایم قرار ده، و جایزۀ مرا از طرف خودت آزادى از آتش و آمرزش گناهانم و گناهان والدینم و فرزندان آن دو و گناهان جمیع برادران و خواهران مؤمن و مسلمانم، زنده‌ها و مرده‌هاى ایشان قرار ده و دعایم را قبول کن و بر ناله و فریادم رحم نما و مرا ناامید و زیانکار برمگردان و مرا حاجت برآورده و رستگار و رحمت شده، و دعایم را مستجاب و مرا بخشیده‌شده قبول فرما، اى مهربانترین مهربانان! 
اى بزرگ، اى بزرگ، اى بزرگ! قطعا گناهان بندۀ تو بزرگ گشته است پس عفوت را احسان کن، اى نیکو درگذرنده! اى صاحب آمرزش باوسعت! اى پهن‌کنندۀ دست‌ها به رحمت! اى بخشندۀ نیکى‌ها! اى عطاکنندۀ سؤال‌کنندگان! اى آزادکنندۀ گردن‌ها از آتش! بر محمد و آل محمّد درود فرست و گردنم را از آتش آزاد کن و سؤالم را عطا فرما و دعایم را اجابت فرما و فریاد و بیزارى و ندایم را رحم فرما و حاجت‌هایم را همۀ آنهایى را که براى دنیا و آخرت و دین من است، آنهایى را که یادآورى کردم و آنهایى را که یادآورى نکردم برآورده ساز و براى من نیکویى قرار ده و مرا ناامید و زیانکار برنگردان و مرا رستگار، نجات‌یافته، دعاى اجابت‌شده، بخشیده‌شدۀ رحمت‌یافته، برگردان، اى مهربان‌ترین مهربانان! اى محمد، اى ابو القاسم، اى رسول خدا! (اى على) اى امیر مؤمنان! من نوکر و غلام شما هستم که عار و تکبر ندارم، بلکه 
تمشک اوجی
۲۰:۵۲۱۱
آذر

مراد بیک

Shared publicly  -  Yesterday 8:13 PM
 
میشه شفاعت کنه منو ....
 
پدرشهید
هر وقت براے مرخصے مے آمد،همیـن که مے رسید دم در خانه و مرا مے دید
مے خندید و مے گفت: سلام بر پدر شهیــد!خوبے پدر شهیــد!
با خنده دنبالش میکردم که نگو ایـن حرف رو پسر!
اما حالا که همه میگـن سلام پدر شهیــد
دیگه یوسفے نیست که دنبالش کنم. . .
پدرشهیــد یوسف فدایے نژاد
تمشک اوجی
۲۰:۰۸۱۱
آذر

مراد بیک

Shared publicly  -  Yesterday 9:15 PM
 
 
جا مانده‌ایم و شرح دل ما خجالت است
زائر شدن، پیاده، یقینا سعادت است

ویزا، بلیط کرب و بلا مال خوب هاست
سهم چو من پیامک "هستم به یادت" است

یک اربعین غزل، به امید عنایتی...
این بغض من اگر چه خودش هم عنایت است

چیزی برای عرضه ندارم مرا ببخش
یعنی غزل، نشانه‌ی عرض ارادت است

ما هیچ، ما گناه... فقط جان مادرت
امضا بکن که شاعرت اهل شهادت است

"باشد حسین (علیه السلام)، کرب و بلا مال خوب‌ها"
یک مهر تربت از تو برایم کفایت است...
لا ادری
تمشک اوجی
۲۰:۰۶۱۱
آذر

مراد بیک

Shared publicly  -  Yesterday 9:34 PM
 
آه ه ه ه ه
 
محشره این شعر🔽

روزی سه وعده جای غذا غبطه میخورم...
هرشب به حال اهل بکا غبطه میخورم...

من از دعای مادر خود سینه زن شدم..
بر مادرم به وقت دعا غبطه میخورم..

فرق است میان غبطه و بخل و حسد عزیز...
پلکم همیشه تر شده تا غبطه میخورم...

با روضه خوان مجلستان گریه میکنم...
بر ذاکران و سوز صدا غبطه میخورم...

ای پیر غلامهای حسینیه های عشق..
هر دم به موی و روی شما غبطه میخورم...

بر چایی ریز روضه یتان وقت ریختن...
بر استکان به قصد شفا
غبطه میخورم...

با یاد چای تلخ نجف چای روضه را..
من با نبات و قند نه,با غبطه میخورم..

آنها فدا شدند که ما زندگی کنیم..
من بر رشادت شهدا،غبطه میخورم..

حتی به درد کشته شدن هم نمیخورم...
بر گوسفند نذر عزا،غبطه میخورم..

من روز و شب به کرببلا فکر میکنم..
یعنی همیشه و همه جا،غبطه میخورم..

حال مجاورین حرم هم حکایتی است..
هر شب کنار فاصله ها،غبطه میخورم...

دیدم پیاده های حرم پا برهنه اند..
بر زخم ها و تاول پا،غبطه میخورم..

دارد تمام میشود این ماه اشک و خون..
هر دم به ماه خون خدا،غبطه میخورم..

این اربعین اگر نروم تا به کربلا...
بر زایران کرببلا غبطه میخورم...
Show less

تمشک اوجی
۲۰:۰۲۱۱
آذر
 
امروز هشتم صفر سالروز درگذشت جناب سلمان فارسی است. به همین مناسبت آیه ای از قرآن کریم که در شان ایشان نازل شده را تقدیم می کنم.
«وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الّذینَ یَدْعُونَ رَبّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیّ  یُریدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَیْناکَ عَنْهُمْ تُریدُ زینَةَ الْحَیاةِ الدّنْیا ... ؛ با کسانی که صبح و شام پروردگارشان را می خوانند و خشنودی او را می خواهند، شکیبایی پیشه کن و دو دیده ات را از آنان بر مگیر که زیور زندگی دنیا را بخواهی...». [کهف، 28]
ابن مسعود روایت کرده است که این آیه درباره سلمان، ابوذر، صهیب، عمار و برخی دیگر از اصحاب پیامبر نازل شد. ماجرای نزول آن این است که روزی شخصی به نام عیینه بن حصین نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم آمد و سلمان فارسی نیز آنجا حضور داشت. عیینه گفت: ای رسول خدا! هر زمان ما به حضور شما می رسیم، این مرد را بیرون کن و از خود دور گردان. هرگاه ما بیرون رفتیم، او وارد شود. پس از سخنان این مرد، آیه مذکور نازل شد و پروردگار به پیامبر فرمان داد که مردان پاکی همچون سلمان را از خود دور نکن.[ مجمع البیان، ج 5 و 6، صص 717 و 718]
در تفاسیر آیات دیگری هم گفته شده که تعبیر مفسرین با اشاره به شرایط و سابقه ایشان نازل شده که عبارت است از: قصص: 52؛ مائده: ؛ بقره: 62؛ جمعه: 3؛ زمر: 17 و 18؛ محمد: 38.

#با_من_قرآن_بخونین  
تمشک اوجی
۱۸:۴۶۱۱
آذر

Ali Reza

Shared publicly  -  Yesterday 11:05 PM
 
 
 
استدلال به آیه قران برای اثبات جواز توسل(4)
علمای شافعی

پست قبل (goo.gl/YR8NKN): محی الدین نووی

ماوردی بصری شافعی
در کتاب الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الامام الشافعی وهو شرح مختصر المزنی ، تألیف ابی الحسن علی بن محمد بن حبیب ماوردی بصری:

فأما زیارة قبر النبی (ص) فمأمور بها ومندوب إلیها روی عبید الله بن نافع عن ابن عمر عن النبی (ص) أنه قال :‌ من زار قبری وجبت له شفاعتی و حکی عن العتبی أنه قال : کنت عند قبر النبی (ص) فأتی اعرابی فقال : یا رسول الله (ص) وجدت الله تعالی یقول : « ولو انهم إذ ظلموا انفسهم جاوءک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما » نساء / 64 . وقد جئتک تائبا من ذنبی مستشفعا بک الی ربی ….

زیارت قبر پیامبر (ص) به ما دستور داده شده و مستحب است که پیامبر (ص) فرمود : هر کس قبر من را زیارت کند ، بر من  واجب می شود که او را در قیامت شفاعت کنم . حکایت عتبی را هم نقل می کند : … که خداوند فرمود : اگر کسی گناهی کرد ، باید استغفار کند و پیامبر (ص) هم برای او طلب استغفار کند ، خداوند او را می بخشد . من نزد شما ( پیامبر ) آمده ام که استغفار کنم و شما را شفیع در نزد خداوند قرار دهم.

در ادامه شعر را هم می خواند و عتبی می گوید :
پیامبر (ص) را در خواب دیدم که به اعرابی بگو خداوند گناهان تورا بخشیده است .

ماوردی بصری ، ابی الحسن علی بن محمد بن حبیب ، الحاوی الکبیر فی فقه الامام الشافعی و هو شرح مختصر المزنی ، چاپ دار الکتب العلمیه لبنان ، با تحقیق استاد محمد بکر اسماعیل و عبد الفتاح ابو سنه ، ج 4 ، ص 214

پروفسور بکری اسماعیل که از اساتید دانشگاه الازهر مصر می باشد، در مقدمه این کتاب تقریظی زده است:
کتاب الحاوی للماوردی من اهم کتب الشافعیة واشهرها 
کتاب الحاوی ماوردی از مهم ترین و مشهورترین  کتاب های شافعی ها است.

آقای ماوردی همین مطلب را در کتاب دیگر خود هم بیان کرده است .

کتاب الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه:
وزیارة قبر رسول الله ‍(ص) رعایة لحرمته وقیاما بحقوق طاعته ….
در صفحه بعد
وحکی العتبی قال : کنت عند قبر النبی (ص) فأتاه اعرابی …
همان مطالبی را که بقیه علمای اهل سنت نقل کرده بودند ، در این کتاب که از مهمترین کتاب های شافعی ها می باشد ، هم بیان شده است .

شرح حال آقای ماوردی
در کتاب سیر اعلام النبلاء ، تألیف شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان ذهبی ، متوفای 748 هـ :
الامام العلامة ، اقضی القضاة ، ابوالحسن علی بن محمد بن حبیب البصری، الماوردی ، الشافعی ، صاحب التصانیف …
قال ابو اسحاق فی الطبقات : … وله مصنفات کثیرة فی الفقه والتفسیر واصول الفقه و الادب وکان حافظا للمذهب …
وقال القاضی شمس الدین فی وفیات الاعیان: من طالع کتاب الحاوی له یشهد له بالتبحر والمعرفة المذهب …
در صفحه بعد :
قال ابو الفضل بن خیرون : کان رجلا عظیم القدر متقدما عند السلطان ، احد الائمه …
امام و علامه …. است .
خطیب بغدادی هم او را توثیق کرده است …  ابو اسحاق در طبقات خود می گوید : کتاب های زیادی در فقه و تفسیر و اصول فقه و ادب نوشته و حافظ مذهب شافعی می باشد …
قاضی شمس الدین در کتاب وفیات الاعیان می گوید : کسی که کتاب الحاوی را بخواند می فهمد که آقای ماوردی چه اندازه تبحر داشته است ومذهب شافعی را می شناخته …  
ابوالفضل بن خیرون هم می گوید : ماوردی یکی از ائمه شافعی مذهب بوده است …

ذهبی ، شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان ، سیر اعلام النبلاء ، با تحقیق شعیب الارنؤوط وهابی ، چاپ مؤسسه الرساله ، ج 18 ، ص 64 ، شرح حال 29

علامه و امام شافعی مذهب در یکی از مهمترین کتاب های فقهی شافعی ها به آیه قرآن کریم برای اثبات جواز توسل به قبر رسول خدا (ص) استدلال کرده است.
وهابی ها بگویند که این ها کافر و مشرک هستند تا مرز بین اهل سنت و وهابی ها مشخص شود. وهابی ها می گویند که توسل به قبر رسول خدا (ص) شرک و کفر است و علمای اهل سنت آن را طبق آیه قرآن کریم مستحب می دانند.

#قرآن #توسل #استغاثه #علما #شیعه #اهل_سنت 
Show less
17
2
تمشک اوجی