نقد یک باور مشهور درباره بحارالانوار
....باوری #غلط در باره این مجموعه ارزشمند حدیثی در بسیاری از اذهان رسوخ کرده است و آن این که بحار الانوار انبان و معجونی از روایات صحیح و غلط و معتبر و نامعتبر و غث و سمین است و مجلسی تنها جمع آوری کننده همه روایاتی بوده است که در کتابهای حدیثی منسوب به شیعه وجود داشته است و عجیب این که این باور غلط به خود مجلسی نسبت داده می شود و گفته می شود که وی خود مذعن و معترف به این امر بوده است!
از جمله کسانی که چنین نسبتی را به مجلسی داده است، مرحوم استاد سید جعفر شهیدی است. وی در مقاله ای می نویسد: «غرض مجلسی از گرد آوردن بحار نگه داشتن این حدیث هاست نه بیان درستی و نادرستی آن ها، بدین رو آن ها را بحار نامیده است. دریا چنان که درّ و گوهر را در خود دارد، از خزف نیز تهی نیست و این گوهر شناس است که باید درّ را از خزف جدا سازد.» (علامه مجلسی و فهم حدیث، ص 283 به نقل از یاد نامه علامه مجلسی، ج 2، ص 79)
تعجب از مرحوم شهیدی این است که چگونه دقت نکرده است که اسم اثر حدیثی مجلسی بحار نیست تا ایشان استدلال کند که بحار درّ و خزف با هم دارد، بلکه اسم کامل آن چنین است: «بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار» (دریاهای نور حاوی گوهرهای حدیثی امامان معصوم)
البته استاد شهیدی در همان مقاله در ادامه می گوید: «ناگفته نماند که خزف های این مجموعه برابر درّها اندک بلکه ناچیز است» (همان منبع)
اما حقیقت چیست؟ ابتدا باید این نکته را توضیح داد که انتساب این حرف به خود مجلسی هیچ سندی ندارد بلکه بر عکس، وی بر اتقان و صحت و دقت کار خود در تدوین بحار الانوار در مقدمه بحار تصریح کرده است. وی در مقدمه می نویسد:
«اى برادران دینى من و اى دوستان ائمه طاهرینعلیهم السّلام! اگر شما در اظهار دوستى خود صادق هستید، بشتابید به جانب خوانى که من گستردهام، با دستهاى اعتراف و یقین آن را بگیرید، با وثوق و اطمینان به آن چنگ زنید و از آنها نباشید که چیزى بر زبان میرانند که در دل ندارند. و از آنها نباشید که از روى نادانى و گمراهى، دلهایشان از بدعتگذارى و هواپرستى سیراب شده و آنچه را که ادیان حقه ترویج کردهاند، با مطالب و عقاید باطل و شبیه به حق منکران شرایع مخلوط مىسازند.
برادران من! به شما مژده میدهم؛ مژده میدهم به کتابى که جامع مقاصد و داراى نکات بىنظیرى است که روزگار به خوبى و روشنى آنها نیاورده است، و ستارگانى است که از افق غیب درخشیده و چشم بندگان به روشنى و درخشندگى آنها ندیده است؛ رفیق شفیقى است که پیش از این کسى در صداقت و وفا، مانند آن را یاد ندارد.... من نظر به اینکه این کتاب مشتمل بر انواع علوم و حکمتها و اسرار است و از مراجعه به تمام کتب بىنیازکننده مىباشد، آن را «بحار الانوار»، (دریاهاى نور) جامع گوهرهاى اخبار ائمه اطهار علیهم السلام، نامیدم.» (بحار الانوار جلد 1 ص 5)
بر این اساس، باطل بودن این پندار که خود مجلسی نیز معترف به عدم اعتبار بحار و مخلوط بودن آن از احادیث و روایات درست و نادرست است، روشن می شود.....
⭕گزیده ای از مقاله ارزشمند مهدی نصیری
کامل مقاله در:
http://nasiri1342.blogfa.com/post-182.aspx
منبع
